وبلاگ شخصی احمدرضا جعفری

در این وبلاگ نوشته های شخصی احمدرضا جعفری درج میگردد

وبلاگ شخصی احمدرضا جعفری

در این وبلاگ نوشته های شخصی احمدرضا جعفری درج میگردد

این وبلاگ متعلق به احمدرضا جعفری میباشد. مقالات، پروژه ها، برنامه های نرم افزاری، دیدگاهها، برنامه های کلاسی و .... از جمله مطالبی هستند که در این وبلاگ قابل دسترس میباشند.
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
نویسندگان
آخرین نظرات

در زیر پست قبلی که مربوط به مطلب مهندس امیدی بود چند نظر از دوستان قرار گرفته بود که نظرات را عیناً منتشر و یک توضیح کلی در رابطه با آنها میدهم.


نویسنده : ناشناس

جناب آقای مهندس جعفری با سلام اینطور که شما فکر میکنید نیست دانشجویان کارشناسی نا پیوسته عمران (غیر انتفاعی )نه هوچیگر هستند نه بی ادب ولی آنچه که در مدیریت این دانشگاه وجود نداردرسیدگی به درد دل و مشکلات دانشجویان شما چرا همه انتقادات وایرادات را به دانشجویان میگیرید و دنبال علت نمیگردید ببخشبد خیلی رک با شما درد دل میکنم چون این وبلاگ شما در دست رس همه مردم میباشد و شما با نوشتن کلماتی که شخصیت وماهیت دانشجویان کارشناسی ناپیوسته عمران را زیر سوال میبرد وحتی باعث تضعیف دانشگاه توسه ابادانی شده اقدام نموده ایدوشاید برای خوانندگان این متن این سوال مطرح گردد که در این موسسه چه خبر های هست ودانشجویان اقدام به چه کاری کرده اندکه از طرف استادشان هوچیگر خطاب میشود دانشجویان بارها برای مشکلاتشان با دانشگاه که بالاخره بعد از یک سال مشخص نشد که مسئول رسیدگی به مشکلات در این موسسه کیست مراجعه نموده اندو بدون نتیجه بر میگشتند جناب آقای مهندس جعفری من به نوبه خودم از شما بسیار ممنونم چون بی ریا ویک رنگ هستید ولی از شما خواهش میکنم یک بار به جزوه تدریس شده خود مراجعه نماید وبا سوالات امتحانی در درس تحلیل مقاومت ودینامیک خود برسی فرمائید حتی یک نمونه از این سوالات در جزوه شما حل نشده وحتی در کتاب ونمونه سوالات معرفی شده نیز وجود ندارد مهندس عزیز سطح علمی دانشجویان توسعه را نباید با دانشگاه بوعلی ویا دانشگاهی که شما در ان درس خوانده اید مقاسیه نماید وفقط اعتراض ما به خاطر سطح بالای امتحان بوده نه اختلال در نظم آقای جعفری این قدر هم سخت گیر نباش چون با یک گل بهار نمیشه
ما زیاران چشم یاری داشتیم # خود غلط بود آن چه می پنداشتیم

نویسنده : یاسر عباسی ابی

مهندس جعفری از تمام زحمتها وتلاشهای دلسوزانه وبرادرانه شما ومهندس امیدی در امر تدریس دردانشگاه توسعه تشکر وقدردانی را دارم وبی احترامی عده ای محدود وکم را ناپسند شمرده واز مهندس امیدی انتظار دارم که بزرگواری کرده بار دیگر با بچه های عمرام-عمران واحد بردارند وهمچنین از مهندس عزیز اقای جعفری ممنون وسپاس گذارم که هرانچع در توان داشتند در درسهایه استاتیک و مقامت مصالح و دینامیک و تحلیل سازه در اختیار من گذاشتند امیدوارم که توفیق حضور در کلاس شما را در ترم های اینده داشته باشم _یاسر عباسی ابی دانشجویه کارشناسی عمران-عمران دانشگاه غیرانتفاعی توسعه

نویسنده : ؟

هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خود کرده است.امام علی (ع)
استاد ارجمند با سلام.با نهایت شرمساری این بار از حرکت زشت بچه های عمران مینویسم .نمیدانم حتی اجازه این را دارم که از شما معذرت خواهی کنم یا نه. استاد قبل از هر چیز مرا ببخشید که جملات و کلمه هایم در شان شما نیست.بگذارید به حساب اینکه ادبیات من ضعیف است.روز سیزدهم را فراموش نمیکنم جماعتی از دانشجویان به محضر استاد ارجمندی چون شما بی احترامی کردند نمیدانم دلیل را از کجا باید جست.ولی اکنون آنچه که برای من اهمیت دارد شما هستید من دوست ندارم نه شما ونه هیچ استاد دیگری ذهنیت بدی نسبت به ما داشته باشید قبول دارم عده ای ازبچه ها به شما بی احترامی کردند این را به حساب جوانیشان بگذارید و ما را ببخشید امیدوارم در باره تصمیمتان تجدید نظر نکنید منتظر شنیدن این خبر خوش هستم که در ترم آینده من افتخار شاگردی شما را دارم موفق باشیدمنتظر پاسختان هستم

و اما پاسخ من :

اول از دوستانی که اظهار لطف کردند کمال تشکر را دارم و پاسخ من به آنها فقط و فقط تشکر است و عمده پاسخ من به دوستی است که با عنوان ناشناس کامنت گذاشته است که فکر میکنم نظرات بخش قابل توجهی از دوستان دانشجو را هم بیان کرده است:

از نظر من کسی که با سر و صدا و داد و بیداد و جوسازی اقدام به وارونه سازی حقیقت میکند هوچیگر است از حرف خودم هم برنمیگردم.  در هر سه امتحانی که از دانشجویان کارشناسی ناپیوسته گرفتم هیچ مورد غیراستانداردی نبود ولی دوستان شما با تحصن و تجمع و ... اقدام به جوسازی علیه من کردند و البته من چون همیشه وجدان خود را مخاطبم دارم و وقتی من طبق حساب منطقی که دارم دچار اشتباهی نشده ام به هیچوجه کوتاه نمی آیم و جز آنچه که درست است عمل نخواهم کرد دست آخر این است که از این دانشگاه بیرون انداخته میشوم. خدای من بزرگتر از آنست که بخواهم به خاطر لقمه ای نان پا روی تعهد خود بگذارم. تا به حال پا روی وجدانم نگذاشته ام و از این پس هم نخواهم گذاشت و تسلیم نمیشوم .

در امتحان دینامیک تمامی سوالات از نمونه سوالاتی بود که قبلاً معرفی شده بود که 8 نمره آن در سر کلاس حل شده بود و بقیه هم سعی شده بود که از بین نمونه های نسبتاً راحتتر سوالات انتخاب شود. یک صفحه A3 نیز خودم اجازه داده بودم سر امتحان آورده شود ؛ اما این به معنی مجوز فریبکاری و تقلب نیست. هدف اصلی از مجوز صفحه A3  آوردن فرمولهای و توضیحاتی است که هر کس به نسبت نیاز خود آنها را میتوانست بنویسد و به سر جلسه بیاورد و چون کنترلی بر روی نوع نوشته ها نبود منعی در مورد آنکه جواب سوالات هم آورده شود نبود ولی این به این معنا نیست که جوابهای ناقص هم نمره داده شود. من به عنوان استاد در موقع تصحیح برگه باید حس کنم که دانشجو مطلب را فراگرفته است وقتی که جوابهای سوالات به طور کامل و جامع نوشته میشود حتی اگر جوابها کاملاً تقلب هم باشد من نمره کامل را میدهم چون نمیتوانم اثبات کنم که جوابها از تقلب به دست آمده است. اما در مورد جوابهای ناقص چه ؟ وقتی که یک فرمول در حداقل ده برگه امتحانی اشتباه نوشته میشود و به طور کاملاً اتفاقی همان فرمول اشتباه به جواب درست می انجامد این نشانه چه چیزی است ؟ وقتی که سوالی که نیاز به شکل و دیاگرام و توضیحات دیگر دارد و چندین خط جواب دارد به یکباره در دو خط به جواب آخر اتفاقاً صحیح منجر میشود شما چه برداشتی خواهید داشت ؟ تازه در این موارد من تمام نمره را کم نکرده ام و بر حسب مورد بخشهایی از نمره سوال را به دانشجو داده ام. آیا انتظار گرفتن نمره قبولی از برگه های سرتاسر تقلب و دارای مشخصات فوق چیزی جز هوچیگری است ؟

در مورد درس مقاومت مصالح لطفاً بفرمایید کدام سوال با مفاهیمی خارج از جزوه حل میشد ؟ کدام سوال بود که حلی طولانی و بیش از چند خط داشت ؟ در چند سوال در زیر سوال من خودم  راهنمایی حل سوال را نوشته بودم و برای بقیه هم سر جلسه امتحان حتی به صورت تک به تک روش حل و صفحه ای که در جزوه به مفاهیم آن اشاره شده است را نشان داده ام ؟ بر خلاف نظر شما چند سوال هم نمونه کاملاً مشابه و حل شده در جزوه داشت اما ظاهراً دوستان انتظار دارند که در یک امتحان جزوه باز همان سوالات جزوه حداکثر با تغییر جزیی در شکل و اعداد داده شود که با عرض شرمندگی من به هیچوجه امتحانی به این مشخصات تا به حال نگرفته و در آینده نیز نخواهم گرفت. هدف آن است که با خواندن مطالب جزوه و حل تمرینات جزوه و تمرینات اضافی دانشجو بتواند تمامی تمرینات از آن نوع که مفاهیم آن در درس توضیح داده شده است را حل کند و نه فقط مواردی را که شباهت عینی به تمرینات جزوه دارد.

همین وضعیت هم در مورد امتحان تحلیل سازه یک وجود داشت که چون وضعیت مشابه امتحان مقاومت است از توضیح دوباره شرایط خودداری میکنم.

خوشبختانه هم سوالات و هم جزوات تدریس شده ( جز بخشهایی از جزوه تحلیل سازه یک که آنهم در آینده نزدیک در وبلاگ قرار میدهم ) موجود است و هر فرد منصفی میتواند مشاهده و قضاوت کند.

نوشته اید که نباید شما را با فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی مقایسه کرد. دوست عزیز لطفاً ادله خود در این مورد را به صورت مستند بیان کنید. جز آن است که سرفصل دروس مشترک است ؟ اگر از لحاظ امکانات میگویید باید بگویم که این اختلاف در امکانات اگر هم باشد در بخش های دروس عملی قابل توجیه است. در دروس نظری من به جرات میتوانم بگویم که امکانات دانشگاه های سراسری و آزاد اگر یکسان هم نباشد اختلاف بسیار جزیی با هم دارند. این را با توجه به این موضوع میگویم که خود تجربه دو دانشگاه از بهترین دانشگاه های ایران یعنی شریف و پلی تکنیک را داشته ام و با شرایط چند دانشگاه دیگر از جمله بوعلی و سراسری ملایر هم کم و بیش آشنا هستم.  همان درسی در دانشگاه شریف به ما میدادند در اینجا نیز به شما داده میشود با این تفاوت که در آنجا استاد مجبور نبود در هر مبحث برای فهم دانشجو چندین مثال حل کند و این کار را خود دانشجو مجبور بود انجام دهد. همان میز و صندلی و امکانات کلاسی که در دانشگاههای دولتی هست در اینجا هم هست. شاید تنها فرق اساسی در این باشد که در آنجا ارایه خدمات رایگان است و در اینجا به دلایلی که خودتان میدانید و کاملاً هم منطقی است به هزینه دانشجو انجام میشود. در اخر  کار هم به جرات میتوانم بگویم که مدرک هر دو دانشگاه دارای یک حد ارزش است و اگر هم در برخی موارد فارغ التحصیلان دانشگاههای دولتی به مراتب بالاتری رسیده اند به دلیل تواناییهای بالاتر آنها هست و نه عنوان دانشگاه محل تحصیلشان . در برخی جاها مثل همدان هم که کار برعکس است و دوستان فارغ التحصیل دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی اساساً اجازه فعالیت به فارغ التحصیلان دانشگاههای سراسری را نمیدهند. در حال حاضر رییس بزرگترین تشکل صنفی مهندسان در استان همدان یک فارغ التحصیل از دانشگاه ازاد است و همین وضعیت در بخشهای دیگر و بازار کار استان وجود دارد و کمتر فارغ التحصیل دانشگاههای معتبر دولتی را میتوانید در سطح استان همدان بیابید که پست و کاری در خور داشته باشد. پس با این اوصاف چرا باید به شما به خاطر دانشجوی غیرانتفاعی بودن به چشم دیگری نگریسته شود ؟ تازه این نظر شماست و در واقع امر عملاً نسبت به شما چه من و چه بقیه اساتید ارفاقهای زیادی انجام میدهند ولی ظاهراً اشتهای دوستان در این زمینه بسیار بالاتر از آنی است که ما فکر میکنیم

به هر حال بنده به خاطر تعهدی که دارم نمیتوانم از اصول خود دست بکشم و تن به خواسته های غیر قابل توجیه دوستان بدهم. برای من راحتترین کار این است که نمره داده و همه دوستان را قبول کنم که با این کار هم دوستان راضی میشوند و هم غیرمستقیم مسئولین دانشگاه ( به هر حال رضایت دانشجو که هزینه دانشگاه را میپردازد بی ارتباط با رضایت دانشگاه نیست . هر چند که این مساله در زبان از طرف دانشگاه تکذیب شده و خواهد شد). مطمئن هم باشید که از نمره کم دادن به شما چیزی عاید من و دیگر اساتید نمیشود جز دردسرهای متعددی که نظیر آن را خودتان شاهد آن هستید.


با آرزوی موفقیت برای تمام شما دوستان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۴/۱۷
احمدرضا جعفری

نظرات  (۱۹)

با سلام وخسته نباشید خدمت آقای مهندس جعفری
از این طریق از حرکت صورت گرفته در روز 13 تیر ناراحتی خودم رو اعلام می کنم و از بی احترامی صورت گرفته نسبت به شماعذرخواهی میکنم. بر کسی پوشیده نیست که جنابعالی از اساتید متعهد و ( البته مهمتر ) بااخلاق موسسه می باشید. مهندس عزیز در زمانه ای که بی اخلاقی بر تمامی عرصه های زندگی بشری سایه افکنده تمامی ما نیازمند اخلاق هستیم و امید آن داریم که این بار هم این خبط فرزندان خود را به بلندای اخلاق خود ببخشید. آقای مهندس البته در مورد مشکلی که با آقای مهندس امیدی به وجود آمد لازم است توضیحی بدهم. در جلسه ای که دانشجویان عمران برای بیان مشکلات خود با مدیر گروه محترم وجناب استاد اوحدی داشتند دانشجویان عمران-عمران و عمران-آب به اتفاق به کلمات استفاده شده توسط ایشان (مهندس امیدی )در کلاس درس که نه در شان مدرس محترم و نه در شان دانشجویان می باشد اعتراض داشتند که البته این اعتراض حق طبیعی دانشجویان بوده و البته اعتراض از راه قانونی نیز بود.ایشان با بی انصافی دانشجویان را دروغگو، دانشجونما و... لقب دادند.
به امید موفقیت همه اساتید و دانشجویان
با سلام. پاسخ هایتان راخواندم در هیچکدام از جملات شما پاسخی برای در خواست من نبود.من از طرف خودم و جمعی از دوستانم از شما معذرت میخواهیم. من از شما خواسته بودم که در ترم آینده و ترم های بعدی افتخار اینکه ما شاگرد شما باشیمرا به ما بدهید.در پناه خالق یکتا سربلند و پیروز باشید




پاسخ : در آنمورد که قبلاً اشاره کرده بودم که من به این راحتی پا پس نمیکشم. من در خدمت شما خواهم بود و به همین شیوه فعلی هم ادامه میدهم ، مگر آنکه دیگران نگذارند من در خدمت شما باشم.
پاینده باشید
آقای جعفری باور بفرمائیدباور نمیکنیم حتی خود شما هم از تنها رفتن به قاضی راضی برگشته باشید!




پاسخ : ظاهراً این شمایید که دوست دارید تنها به قاضی بروید. لشکر کشی کنید بدون حضور من هر چه دوست دارید دروغ بگویید و آخر کار هم راضی برگردید و مسئولین دانشگاه را به جان من بیاندازید که هر طور شده به شما نمره دهم تا مبادا خدانکرده فردی از دانشجویان ناراضی نباشد. ولی مطمئن باشید که من هیچوقت تحت هیچ فشاری تسلیم حرف ناحق نمیشوم. تا به حال اجازه دخالت کسی در نمراتم را نداده ام و از این پس هم نمیدهم. شما هم اگر حرفی دارید همینجا بزنید تا کسی یک طرفه به قاضی نرفته باشد
با سلام.این عید بزرگ راخدمت شما تبریک عرض میکنم

سرزمین مکه هم در ناز شد
از حرا درهای رحمت باز شد
شام میلاد کلام الله شد
مصطفی امشب رسول الله شد
جناب آقای مهندس جعفری خدمت شما سلام عرض میکنم من دوباره بر میگردم به جمله ای که قبلا نوشته بودم دانشجویان کارشناسی نا پیوسته عمران هوچیگر نبوده و نیستند و در روز سیزدهم هیچگونه داد وبیدادی نشده بود که معنی هوچیگر را بدهدکه شما به شخصیت خانوادگی همه توهین بکنید هر جند میدانیم که شما لجباز ویک دنده هستید ولی باید قبول بکنیدکه اشتباه همیشه یک طرفه نیست چون استاد آئینه دانشجوست واین کار ما شاید تاحدودی با بی تجربه گی روبه رو بود ولی جملاتی بکار برده میشود در زمان نرفتن دانشجویان به سر جلسه توسط مراقبین ودستندرکاران دانشگاه که جو بوجود آمده را پر رنگ تر میکردمن به نوبه خودم قبلا هم نوشته بودم از شما ممنون وسپاسگذارم ودستان شما را میبوسم و این را آموخته ام ومیدانم که جور استاد به زه مهر پدریست وبه خداوندی خدا قسم نخواسته ایم که شما تظعیف شود واین را خدا میداند وپس چون شماآنقدر بزرگوار هستید که قابل توصیف نیست من این جملات را واقعا از ته دل نوشته ام ونه برای تظاهر ویا چاپلوسی ویا اینکه شما ورقه من رو بهتر تصیح کنیدچون اگر غیر از این بود نام خود را مینوشتم واین را خاطر نشان میکنم که بزرگی از آن بزرگان است وپس اصلا شما نباید اینقدر موضوع را بزرگ کنید وبه آن دامن بزنید این گونه کارها در بین دانشجویان ودانش آموزان بسیار دیده میشود وشاید شما هم روزی در زمان تحصیلتان این کار را کرده باشید ولی اگر شما در روز جلسه امتحان حتی اگر یک کلمه با دانشجویان صحبت میکردید وبا درایت ومدیریتی که داشتید موضوع فیصله پیدا میکردولی دوباره وجدان خود را قاضی کنید به خدا حتی یک نمونه از سوالات امتحانی تحلیل در جزوه شما حل نشده بود اگر خواستید حاضر به ایمیل جزوه کامل شما میباشم ویا حتی نمونه سوالات کتاب تدریس شده توسط حضرت عالی باز هم عیبی ندارد من حداقل از نظر وجدان خودم راحتم چون برای یاد گرفتن تحلیل چیزی کم نگذاشتم حالا اگر نمره هم با توجه به نحوه تصیح کردن شما نبرم ودوباره مشروط شوم و درس تحلیل ودینامیک رو پاس نکنم دوباره بردارم نگران نیستم خدا کریمه در پایان مجددا از شما سپاسگذارم وشما را برای رسیدن به اهدافتان ودرجات بالا تر از خداوند منان آرزومیکنم و امیدوارم در پناه ایزد باری تعالی همیشه سر بلند باشید ودر موقع تصیح اوراق پا روی وجدانی که ازش یاد میکنید نزارید

۱۹ تیر ۸۹ ، ۱۶:۲۶ عمرانی ها
با سلام شما که ایقدر سنگ آقای مهندس امیدی رو به سینه تون میزنید حداقل هم در مورد شاءن دانشجو واستاد یک سری مطالب رو هم به ایشان بگوئید که توهین کردن هیچوقت اخلاقی نبوده واین قدر هم جو گیر نشوند مگر کلاس درس سرباز خونس حتی برای سرباز هم در مورد غیبت وعلت آن هم به صحبتش گوش میکنن شاید غیبت او دلیل منتقی داشته باشه هر چقدر جو کلاس دوستانه تر باشد فکر میکنم بهتر باشه و این هم بگم ما دیگه بچه نیستیم که از اخلاق استادمون سوء استفاده د کنیم در ضمن ما قدر نشناس نیستیم وهمه استادامون رو دوست داریم شما ما رو قبول ندارین و با ما دوست نیستید چرا نباید ما با یک خاطره خوش از این دانشگاه برویم که شما هم نیز بهترین خاطراتتان در دوران دانشجویی بوده ولی ما در این یک سال هیچ خاطره خوشی نداشیم وهمش استرس وترس از امتحان وکلاس رفتن بوده و من در اینجا از شما و دیگر استاد ها ی محترم خواهش میکنم که جو بین خودتون و دانشجو رو دوستانه کنید فکر نکنید که ما از رفتار شما سوء استفاده میکنیم شاید ما مشکلی داشتیم مگر میشود انسان این قدر خشک وبدون انعطاف باشه به قول خودتون خیلی صلب هستیدنباید ما با شما بتونیم راحت حرف بزنیم به خدا اگر این روش رو پیش بگیرید هیچ وقت برای فرزندانتون دوست وپدری خوب نمیشید( و یا در خلوت خودتان ما را کوچک بشمارید و بگوید که هر چه به دانشجو سخت بگیری بهتره که ما این جملات را در اطاق استراحت استادان شنیده ایم )و ببخشید که این کلمه رو بکار میبرم عذر خواهی میکنم لطفا جو گیر نشوید و دانشجویان را عقدای بار نیاورید که شاید روزی هم برسد که یکی از ماها با شما همکار شویم ببخشید دیگه خیلی بی ادبی کردیم ولی گفتن حرفهاو نا گفتنی ها در پیش روی استاد درد دل گفتن پیش برادر بزرگه نه بی ادبی تورو خدا قبول کنید که روش پیش رو مناسب نیست (اگر وقت کردید به این موضوع فکر کنید که این رفتار شما تا همیشه میشه عادت برای دیگران وفرزندانتون که هیچ وقت نتونن با شما درد دل کن وباید حرفهایشون رو جور دیگری ویا پیش کس دیگری بگویند مثل ما که نتونستیم با شما رابطه دوستی برقرار کنیم که آخرش شود این و نگران شما از ما
اگر این مطلب رو خوندید و هر کدون از این طرز فکر هامون اشتباه بود لطفا مارو توجیه کنید ولی با کینه مطالب رو نخونید وجواب رو هم با کینه ندهید


پاسخ به دو کامنت بالا:
پاسخ به دوستی که تحت نام عمرانی ها کامنت گذاشته است :
فقط در یک مورد توضیحی میدهم آنهم اینکه من همیشه سعی کرده ام که با دانشجویان مثل برادر بزرگتر باشم و به درددلهای آنها گوش کنم.همیشه هم سعی کرده ام که با دانشجویان با روی خوش برخورد کنم ( البته تا قبل از امتحان) این را از آنهایی که دوره کاردانی هم با من درس داشته اند بپرسید تا این مساله را تایید کنند. ولی متاسفانه حس میکنم که این جو دوستانه به نوعی مضر شده است به گونه ای که صمیمیت به وجود آمده این حس را به وجود می آورد که آخر ترم هم استاد در موقع نمره دادن با همین جو نمره میدهد و همین مساله باعث جدی نگرفتن درس شده و آخر ترم دوستان در مورد نمره با مشکل مواجه میشوند. ولی به هر حال رویه من اینست و فعلاً قصد عوض کردن آن را ندارم ( دوست بودن با دانشجوها در طول ترم و البته جدی بودن در زمان امتحان و نمره دادن )
پاسخ به دوست ناشناس :
در مورد هوچیگری قبلاً توضیح داده ام. فکر میکنم توضیحات کافی بوده است. قضاوت با بقیه . در مورد لجبازی و یکدندگی من ، حرف شما را قبول دارم. من لجباز و یکدنده هستم اما در مسایلی که به درست بودن آنها اعتقاد دارم. اگر هم جایی به غلط بودن کاری ایمان پیدا کنم تغییر روش میدهم. البته در موارد مورد اعتراض شما هنوز به این مساله نرسیده ام.
فکر کردن و عاشق شدن قدرت نمی خواهد جرات می خواهد(تنها)
باید که شیوه سخنم را عوض کنم شد شد اگر نشد دهنم را عوض کنم
هر شب میان مقبره ها راه میروم شاید هوای زیستنم را عوض کنم
گاهی برای گفتن حرفی ز عشق خویش باید هزار بار حرف دلم را عوض کنم
با من برادران زنم خوب نیستند باید برادران زنم را عوض کنم!!!!!!!!
شعرم تمام گشت و به آخر رسید عمر باید تمام زندگیم را عض کنم!!!(تنها)
سلام قبول کردن واقعیت تنها تلخیه زندگیه که که موجب پیشرفته. ما بندگان خدایی که خدارو بنده نیستیم دایما تحت آزمایشیم و بهتره به اصل موضوع نگاه کنیم نه حواشی. بقول حضرت علی : باد برای لرزاندن شاخه نیست, برای امتحان ریشه است!!!!! رسم استاد و شاگردی مثل رسم خیابون گردی و رسم نگاه و خیلی رسمای دیگه عوض شده و مسببش هم شاگرده و هم استاد!فرار نکنید که آخرش ......
اما یه گله از رسم ناخوشایند استاد: ا(((اگه در دانشگاه باز نمیشد که هر کی بیاد دانشگاه))))) جمله ای که از یه استاد بعیده چون بعد از کمی فکر معلوم میشه که اگه مخلوق نباشه خالقیت بی معناست!!بچه نباشه پدر بی معناست! و اگه شاگرد نباشه استاد.......! از ماست که بر ماست ..... رسم شاگردی میگه که بابت پیش
امدها عذر بخوایم ولی رسم استادی رو شما بهتر میدونید!!!یاعلی
1



پاسخ : در مورد آن جمله البته این جمله از من نیست و از مهندس امیدی است و حتماً خودشان در این مورد جوابگو خواهند بود. ولی به هر حال حرف حقیقتی است که شاید به لحن تندی بیان شده است. هر چند که حرف شما هم در مورد خالق و مخلوق غلط نیست ولی نمیشود برای آنکه خودمان زیر سوال نرویم بر برخی واقعیتها چشم بپوشیم. در مورد خودم و بقیه همکارانم نمیتوانم قضاوت کنم که هر چه بگویم بنا بر دفاع بر خود و هم صنفیهایم خواهید گذاشت ولی باور کنید رسم دانشجویی در همین دوره کوتاه یعنی زمانی که من دانشجو بودم و الانی که شما دانشجو هستید بسیار تغییر کرده است
تا کی نمیخواهی واقعیت رو قبول کنی 50% مشکلات متوجه شما ست ما که این رو قبول داریم حالا شما به ظاهر قبول نکنید چون قبول واقعیات جرات است نه ضعف شما تمام زندگی کاری تون رو درسخت امتحان گرفتن وبد تصیح کردن ورقه ای دانشجویان میبینید این دوران نیز روزی به پایان میرسد ( کجاست وجدان) که سطح علمی دانشجویان رو به بینه شما نمیتوانید با این کارهاتون قهرمان بشید چون با یک گل بهار نمیشه


پاسخ : وقتی من سخت امتحان گرفتن و سخت تصحیح کردن را قبول ندارم چرا آن را قبول کنم که مفتخر به داشتن جرات شوم. من با سطح علمی دانشجویان کاری ندارم. با عنوانی که بعداً به همین دانشجویان داده میشود کار دارم. با این کار دارم که همینها در کارهایی دست خواهند داشت که اگر همین الان به آنها سخت گرفته نشود بعداً فاجعه هایی به بار می آورند که مسئول اصلی آنها من هستم نمونه این فاجعه ها را دیده ام و هرگز اجازه تکرار آن را حداقل در اثر خطای خودم نمیدهم. با یک گل بهار نمیشه ولی اگر همه به وظیفه خود مقید باشند با همین تک گلها بهار هم خواهد شد
۲۲ تیر ۸۹ ، ۱۵:۵۳ مهندس امیدی
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به همه ...
فقط یک جمله مینویسم ...بنده وقتی معلمان دوران ابتدایی و راهنمایی ام را میبینم تا کمر خم شده و به ایشان ادای احترام میکنم و حقیقتا این کار را عاشقانه و با رضایت کامل انجام میدهم چه رسد به استادانی که تا دیروز بنده هم دانشجوی آنها بودم. و امروز میبینم دانشجویی را که تا دیروز در کلاس من بوده ........
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.....
انتقاد از کسی که مثل کبک...مسخره کردن خود است.
آقای جعفری این تازه اول راه است!!!


پاسخ : کاش کمی واضحتر مینوشتید که منظور شما کیست و در چه موردی است ؟ من که نفهمیدم. ( احتمالاً منظورتان از کبک منم. ولی وجه تشابه خودم و کبک را نفهمیدم )
۲۳ تیر ۸۹ ، ۱۰:۳۳ عمرانی ها
استاد محترم سلام عرض میکنم وبا توجه به اینکه از شما کوچکتر هستیم و هرچند که در کلاسهای ما دانشجویانی هستند که با شما هم سن و یا از شما بزرگتر باشند حفظ حرمت نشانه شخصیته وما به شما پیشنهاد میکنیم که در تفکرات خود تجدید نظر کنید که این شیوه اخلاق ورفتار شاید برای بعضی ها خوشایند باشه ولی مقطعی اینقدر از خود راضی وممنون نباشید که نحوه تدریس و برخورد تان با ورقه دانشجویان عالی و منطقی کم از وجدان بگید بهتره رجوع کنید به وجدانتان ببینید چه خطا های داشته اید نمیگم فقط در مورد دانشجو و دانشگاه کلا در زندگیتان مگر میشود انسان خطا نداشته باشه بس کنید اینها همش شعاره به خدا این قدرت پایداری و بقا نداره حداقل ما رو مثل خودتون بار نیارید بذار ما به کسی که بهمون احتیاج داره وداره سرنوشت زندگیش به هم میریزه بتونیم کمکش کنیم و بگیم که کسی بوده که به ما کمک کرده ولی شما هیچوقت منی تونید به کسی کمک کنید چون عاشق پستتون هستید ولی ما ین رو میکنیم شرمشق خود که مثل شما نیاشیم


پاسخ : از نصایح شما کمال تشکر را دارم ولی ای کاش به صورت مستند حرف میزدید. من هر کاری که میکنم بر اساس تفکری که دارم و فکر میکنم درست است انجام میدهم. من کمک بی ضابطه را مضر به حال جامعه میدانم و با آن مخالفم. من حاصل این دلسوزیها که سالها قبل توسط امثال من انجام شده است را در جلوی چشمم دیده ام و نمیخواهم سالها بعد کسی من را به خاطر این دلسوزیها شماتت کند. دوست ناشناس، من اگر عاشق پستی بودم ( که اساساً فکر نمیکنم پستی داشته باشم که عاشقش باشم ) 7 سال پیش از دانشگاه آزاد ملایر در حالی که تمام مدارک جهت ادامه همکاری من محیا شده بود محترمانه عذرم را نمیخواستند؛ آنهم فقط به دلیل پافشاری بر روی نمره هایی که داده بودم و عدم قبول درخواستهای نامشروع جهت افزایش نمره. فردی که باعث این مساله شده بود بعداً به کسی گفته بود که به خاطر آن مساله دچار عذاب وجدان شده است ولی من اصلاً از این مساله ناراحت نشدم و نیستم.
۲۷ تیر ۸۹ ، ۱۳:۳۷ دانشجویی که میخواهد نامش محفوظ بماند
سلام.
درسته،اونئ جمله از استاد امیدی بود نه از شما ولی از اون جایی که گله ایشون رو به شما کردم ،این جمله رو گفتم. فرمودید واقیتی تلخه که در دانشگاه باز شده هر کی سرشو انداخته وارد شده ولی برای ما بچه های کاردانی به کارشناسی اینطور نیست چون یکی مثل من مجبور بوده که بیاد چون چاره ای نداشتم هر چند رتبم خوب بوده ولی از اون جایی که این سیاست دولت بوده که کاردانی به کارشناسی رو به غیر انتفاعی و به مرور زمان جمع کنه ما از اولین قربانیای این سیاست بودیم.
جمله ای که من از استاد امیدی نقل کردم دانه ای از شکرستان ایشو بود که مزاج مارو خوش نمی اومد ...
یک نکته بگویمت از این مجمل صد دفتر نانوشته میدانی
گر بیت بخوانمت تو می گویی دیوان ببرم به بلخ مهمانی ( تنها)
نمی دونم باید بگم یا نه ولی میگم چون مثل من زیادن که:

1- 13ام من کسی بودم که بچه هارو ترغیب به اومدن سر جلسه میکردم و شاهدم آقای حسینی حراست دانشگاست که این موضوع رو میدیدند.. چون با یکم فکر میشد بفهمی که کار بچه ها اشتباست و این رسمش نیست
رسم ما نیست نظاره به نگاه گل سرخ رسم ما سایه نشینیست، همین ( تنها )

2-من دوستانی دارم دانشگاه امیرکبیر که الان دارن ارشد سازه میخونن که صمیمی ترینش آ. اکبریه .وقتی نحوه امتحان گرفتن شمارو گفتم با قاطعیت گفت من هم همین کارو میکنم چون راحت نمره نگرفتم که راحت بدم.من رو کاملا قانع کرد......
از من نیاز و از تو ناز ، پس بناز به آنی که من برایش تماما نیازم، سزاواری( تنها)

3-رابطه ها اسیر کردار مایند و اگر افسار رابطه رو بدست بگیریم حتما بهترین حاکم شهر ارتباطیم.راستی قانون اساسی این شهر از شماست،توینش کنید و مارا مجری لاش بدانید. همین (تنها )

4- امیوارم بتونم ترم بعد در خدمتتون باشم و جبران کنم .ااین متن برای شماست و نمی خوام کسی بخونه ولی اگر جوابشو رو بدونم خوشحال میشم. و یا اسم من رو پاک کنید تنها بگذارید و که کسی نشناسه. راستی این اشعار بیخود و این تنها خدمم که فقط بقولی شاید قشنگ حرف میزنم التماس دعا و یا علی
بقول تنها : می فروشی میگفت می خریدن سهل است ، خوردنش آسان است ، مستی اش دشوار است... تقدیم به شمایی که مستید و ما که دنبال می میگردیم....
پاسخ به دانشجویی که میخواهد نامش محفوظ بماند :
با سلام به شما. اول اینکه شما طبق ادبیاتی که دارید بهتر بود دانشجوی ادبیات میشدید احتمالاً در آنجا موفقتر بودید ( البته انشاالله اینجا هم موفق هستید). از دوستان کسی را سراغ دارم که لیسانس عمران از یکی از دانشگاههای معتبر گرفت و بعد به علت علاقه ای که به ادبیات داشت فوق لیسانس ادبیات گرفت و الان در هر دو زمینه فعالیت دارد.
در مورد همکلاسی های شما ، آنها را من به دو دسته تقسیم میکنم. دسته ای که واقعاً حقشان بوده است و باید می آمدند و الان هم کم و بیش تلاش میکنند و نمره هم میگیرند. ممکن است که نابغه نباشند و استعداد خیلی بالایی هم نداشته باشند ولی به هر حال با تلاشی که دارند میتوانند به حال جامعه مفید باشند. دسته دوم کسانی بودند که بهتر بود در همان کاردانی باقی میماندند. به هر حال هر کسی تواناییهایی دارد و نمیشود خرده هم گرفت.
ادامه کامنت بالا :
به درست یا غلط سرفصلهای رشته مهندسی عمران به گونه ای تنظیم شده است که خروجی آن یک مهندس محاسب و تئوریک باشد و عملاً فارغ التحصیلان رشته عمران اکثراً نمیتوانند از آموخته های خود در دوره کارشناسی استفاده خاصی کنند جز کمتر از ده درصد فارغ التحصیلان که جذب مهندسان مشاور و مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی و یا بعضاً دفاتر فنی ادارات و شرکتها میشوند ولی به هر حال واقعیت این است که حداقل 90 درصد بازار کار رشته عمران در ایران مربوط به بحث اجراست که باز هم به درست یا غلط اطلاعات لازم برای این بازار کار چیزی بیشتر از آموخته های دوره کاردانی عمران نیست و آموخته های دوره کارشناسی عمران کمک چندانی به این دوستان نمیکند. اگر هم قرار باشد چیزی یاد گرفته شود این آموخته ها بر اثر تجربه های کاری و یا حداکثر دوره های کوتاه مدت تخصصی کسب میشود و نه گذراندن وقت ( یا بهتر بگویم تلف کردن وقت ) در دوره کارشناسی عمران. دو و نیم تا سه سال عمر این دوستان به همراه هزینه های گزاف دیگر تلف میشود که سرانجام همان کاری را انجام دهند که با مدرک کاردانی هم میتوانستند انجام دهند. پس آیا بهتر نیست که همین الان جلوی این مساله گرفته شود ؟ زمانی دانشگاه های ایران به یک قیف معکوس تشبیه میشد که ورود به آن سخت و خروج از آن راحت بود. ولی فکر میکنم که الان باید این قیف را برگرداندیم . فعلاً که ورود به دانشگاه به راحتی آب خوردن شده است حداقل دهانه خروجی را تنگ کنیم تا یک توازن منطقی برقرار گردد.
ادامه کامنت بالا :
این دوستان به دلایل متعدد نباید به دوره کارشناسی می آمدند. عده ای از آنها اصلاً هوش و استعداد کافی برای خواندن دروس محاسباتی را ندارند ، عده ای دیگر مشغول به کارند و یا مشکلات دیگر ( نظیر مشکلات خانوادگی ) دارند و فرصت خواندن دروس محاسباتی سنگین را ندارند. و عده ای از این دوستان هم کلاً سر به هوا هستند و کلاً علاقه به درس ندارند. این دوستان به نظر من اصلاً نباید وارد دوره کارشناسی میشدند. اما به دلیل افزایش بدون برنامه ظرفیت دانشگاهها خصوصاً در دانشگاه های آزاد و غیرانتفاعی ، وسوسه داشتن مدرک تحصیلی بالاتر و بدتر از آن ترس از آینده و نداشتن اطمینان به آینده ( که قابل درک هم هست) وارد دوره کارشناسی شده اند. این دوستان حالا که وارد شده اند باید پا به پای بقیه که حقشان بوده و باید می آمدند حرکت کنند و اگر نمیتوانند بدون تعارف میگویم که باید بروند. میدانم این سخن تلخ است ولی به نظرم حرف آخر را رک و صریح بگویم بهتر است. این که من بی جهت ارفاق کنم تا دسته دوم هم همپای دسته اول بالا بیایند و مدرک بگیرند ظلمی است بزرگ در حق دسته اول که دارد زحمت میکشد و مایه میگذارد و البته در حق بقیه کسانی که در این سالها و سالهای قبل با زحمت درس خوانده اند و مهندس شده اند. وقتی که حداقلهای مورد نیاز به این دوستان مثل بقیه دانشگاهها ارایه میشود دلیلی ندارد که این دوستان بهانه بیاورند و درس نخوانند. باز هم به صراحت میگوم که بازار کار رشته عمران ظرفیت پذیرش این همه فارغ التحصیل را ندارد پس اگر قرار است فقط تعدادی مشغول به کار شوند همان بهتر که آنهایی باشند که حقشان است و زحمت کشیده اند.
ادامه کامنت بالا :
در بین دوستانتان بسیار پیش من آمده اند و از مشکلات خانوادگی و ... نالیده اند و خواسته اند که به این دلایل به آنها کمک در نمره بکنم. از درصدی از آنها بگذریم که دروغ میگویند و تشخیص آن هم برای من سخت و تقریباً نشدنی است گفته های بقیه دوستان را قبول دارم و میدانم که اکثر آنها واقعاً مشکلاتی دارند که جلوی آنها را در درس خواندن مطلوب میگیرد. اما آیا با نمره دادن بی ضابطه مشکل این دوستان حل میشود؟ و یا مشکل دیگری به مشکلات اضافه میشود ؟ آن دانشجویی که امروز با نمره من بالا میرود و مدرک میگیرد فردا در سر کار چه خواهد کرد؟ او امروز مشکلش با نمره من حل میشود ولی فردا که سر کار میرود خرابکاری هایی بار می آورد که در عوض مشکلات بزرگتری را به جامعه خود تحمیل میکند. پس بهتر است که جهت جلوگیری از گزینه بدتر ، گزینه بد را انتخاب کنیم ؛ به جای آنکه جلوی پای خود را ببینیم کمی هم به آینده نگاه کنیم و آینده نگر باشیم. برای حل یک مشکل مشکلی بزرگتر را ایجاد نکنیم.
متاسفانه در جامعه ما جوی به وجود آمده است که باعث شده است اکثر مردم به هر نحو شده دنبال گرفتن مدارک تحصیلی بالاتر باشند. من منکر خوب بودن تحصیلات نیستم ولی به شرط آنکه تحصیل هدفمند باشد. مدرکی که بدون رعایت حداقلها به دست آید هیچ ارزشی ندارد. حتی اگر حداقلها هم رعایت شود وقتی که تخصص کسب شده به کار جامعه نیاید و یا برای استفاده از آن تخصص برنامه ریزی خاصی انجام نشود آن مدرک بی ارزش است. در کشور ما فعلاً تلاش بر این است که هر طور شده همه مدارک تحصیلی بالا داشته باشند. اما آیا برای استفاده از این ظرفییت هم برنامه ریزی انجام شده است؟ در بین دوستان شما تعدادی هستند که همین الان مشغول به کارند و احتمالاً در کار خود هم متبحر هستند . اما آیا دو سال بعد هم که مدرک کارشناسی خود را میگیرند به کارایی آنها به اندازه دوسالی که وقت گذاشته اند و هزینه ای که کرده اند اضافه خواهد شد؟ این دوستان احتمالآ الان متره برآورد میکنند و یا صورت وضعیت تهیه میکنند و یا ناظر کارهای عمرانی هستند. آیا دو سال بعد هم کار آنها تغییر میکند؟ اگر الان نظارت میکنند احتمال زیاد دو سال بعد هم همین کار را خواهند کرد. آیا در این دو سال یاد گرفتن این همه دروس محاسباتی میتواند به انجام بهتر کاری که دارند کمک قابل توجهی کند ؟ من که فکر نمیکنم .
ادامه کامنت بالا :
به هر حال من به چارچوبهایی معتقدم که هنوز دلیلی منطقی پیدا نکرده ام که از آنها تعدی کنم . اگر در این چارچوب همه شما نمره قبولی بگیرید ، به همه نمره قبولی میدهم و اگر همه هم رد شوید ، همه را رد خواهم کرد. اگر نگاهی به آرشیو نمرات من در همین وبلاگ بیاندازید خواهید دید که تابع هیچ فرمول خاصی نبوده است. بعضاً همه نمره قبولی بالا گرفته اند و بعضاً اکثریت نمرات زیر ده بوده است.
به هر حال من در خدمت شما هستم و سعی خود را خواهم کرد که در این مدتی که شما و دوستانتان در این دانشگاه هستید آنچه در توان دارم در اختیار شما قرار دهم تا خدا چه خواهد و چه پیش آید.
پاینده باشید و سرفراز
۲۱ مهر ۸۹ ، ۲۱:۱۹ دانشجو کیه؟استاد کیه؟
با سلام
واقعا باور نمیشه که اینچنین دانشجو مقابل استادش می ایسته و سعی در اصلاح رفتار استادش داره!!
دانشجو میخاد خوب و بد را به استادش یاد بده!!!
دانشجو داره امر به معروف و نهی از منکر به استاد یاد میده!!!
با این سرعت داریم به سمت فتح کدامین قله حرکت می کنیم!!
اصلا دانشجو کیه؟استاد کیه؟ تعریف دانشجو و استاد چیه؟ جایگاه هر کدام کجاست؟
بهترین استاد من در دانشگاه کسی بود که به من درس تحلیل سازه1 را 10.2 داد
بدترین استاد من کسی بود که به من درس تحلیل سازه 2 را 17.5 داد
چرا؟
چون الان که میخام برای ارشد بخونم میدونم خط تاثیره چیه
ولب نمیدونم شیب افت چیه
به نظر شما ها کدام استاد به من خدمت و کدام ظلم کرد!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی